صفحه اصلي  |  تیزر های تبلیغاتی  | گزارش آگهی  |  سي دي كاتالوگ  | موزيك ويدئو  |  تجهيزات  |  درباره ما   | تماس با ما
Farafilm - آموزش فيلمبردای

 

« بسمه تعالی»

نگارنده: استاد هادی معصومی        

ساخت فیلم می تواند عمل خلاقه ای باشد که طی پروسه ی، از آغاز تا انجام ساخت آن : عوامل زیاد دخیل هستند، ازتدارکات چی گروه گرفته تا رانندی سرویس عضوی از گروه هستند. اما پاری ازعوامل، در بخشی که حاضر هستند می توانند،مستقیم در کیفیت و عمل خلاقه ی اثر ،اثر گذارباشند.
* نویسنده:طراح اولیه ی قصه ،بازنویس، مشاورنویسنده و ...... همه در این کلید واژه ، مد نظرند.
* کارگردان: که خالق و ایده پردازاصلی اثر و هماهنگ کننده ی بین عناصر و عوامل خلاقه ی اثر است: در راستای ایده ی اصلی که فیزیک متن به او می دهد؛ یا تاویل ( برداشت خاص) ازاثر نگاشته شده یا نهایتا" پس ازنگارش اثر،همه ی عناصر و عوامل در خدمت خلق ایده ی کارگردان هستند که کلیت هر آنچه کارگردان ، ازهرآنچه جهت ساخت اثر، به کمک عوامل خلاقه اش به کارمی گیرد، میزانسن
* 5 طراحی: طراح نور- طراح صدا( موسیقی – صداگذار-صدابردار- ...... را درهمین کلید واژه مفروض می داریم.)طراح لباس – طراح چهره[ گریم] –طراح صحنه.
* فیلمبردار-تصویربردار:حتی در نقاطی ازجهان که طراح نور شخصی غیرازفیلمبرداراست ،تحت مدیریت ،مدیرفیلمبرداری ،ایده پردازی و با هماهنگی مدیر، کار می کند.
* بازیگر.
* تدوین گر.
و.........
*** بدیهی است که ( فیلمبردار- تصویربردار-نورپرداز)ازمرحله ی شروع کلید زدن : شروع فیلمبرداری، تا اتمام آن،مهمترین یارکارگردان و موثرترین عاملی است که کارگردان در اختیاردارد.
**** آیا بدون داشتن تصویری مناسب: بدون نورمناسب-کادرمناسب حرکت دوربین صحیح- و... آیا اساسا" می شود،بدون آزار واذیت و با لذت. تصویری دید. ازهمین مساله ی ساده گرفته،تا اهمیت فوق العاده ی فیلمبرداردر ایجاد فضا و حالت دراماتیک ( که در بالاترین سطح قراردارد) درخدمت ایده های اصلی کارگردان ، یا هماهنگی ودرراستای تفکرکارگردان، ایده پردازی کرده ،موثرترازسایر عوامل( که درجای خود موثرند})او رایاری رساند.مثلا" آیا مفاهیم عمیق و غنی دراماتیک و لایه های پنهان معنایی میمی مثل پرد خوانده :بدون نورپردازی خاص فیلمبرداراثر،که همیشه چشمان دن کارلئونه را در تاریکی فرو می بردتا به او حالت مرموز ،دست نه یافتنی ،زیرک ،...... بدهد.یا نوع قاب بندی خاصی که اجازه ی بازی قدرتمند مارلون براندو،با حرکت دست اش واوایل فیلم ، در عکس العمل به دادخواهی و بیان آلام و مشکلات جراحی که به او مراجعه کرده،و شکاربازی قدربراندو در انتخاب درست مدیوم کادرش،یا....
می توان،چنین تاثیر گذارو ماندگاردید.
** طراحی نور و مبحث حرکت از2 مهمترین اصول ماندگار یک فیلمبرداری درجه یک است.
طراحی نور: ازدیده شدن ساده ی لوکیشن،بازیگر،اشیاو....(ویادیده نشدن برخی – و یا دیده شدن برخی و دیده نشدن بعضی – و یا دیده شدنی یا نورپردازی رنگی یا طیفی یا خاص دیگری .... و یا .... : یعنی) تاگسترش و تعمیق مفاهیم دراماتیک را در برگیرد.
مبحث حرکت نیز مشتمل بر انتخاب درست و تمرین برای انجام صحیح و نهایتا"انجام این بخش هاست.
الف)اندازه ی کادر:کلوزآپ – مدیوم –لانگ شات و.....
ب)لول :آی لول –های لول -.....
ج)حرکت با دوربین ثابت: پن – تیلت -...... (که حرکت مکانیکی است.)
د)حرکت اپتیکی با دوربین ثابت: زوم.....
ذ)حرکت با دوربین متحرک: روی دست + روی ابزار: تراولینگ – پنتر..... + .......
* برای درک ساده ی اهمیت این مبحث این تمرین ساده کنید.ازدوستتان بخواهید :روی صندلی نشسته و برخیزد. بادوربین ثابت با اوتیلت کنید.آیا از دستش دادید؟ لق نزدید؟ حرکت یکنواخت بود؟ و.... این صفر فیلمبرداری برای شروع کاراست. ببینید چه دنیای عظیمی رادر برمی گیرد.
*** بارها لغت فیلمبرداری و تصویربرداری رابه جای هم ( به صورت غلط مصطلح ) بکارمی بریم . اما بطورساده درفیلمبرداری ابزار اصلی ما فیلم و نگاتیو و دوربین و تجهیزات و لابراتوارو .... مربوط به آن است تا مراحل چاپ نگاتیو به پوزیتورو.... صورت گیرد.اما در تصویربرداری با کاست فیلم مغناطیسی سروکارداریم که بدلیل وجود سنسورهای حساس خاص و... تصویردریافت شده،بلافاصله ضبط وروی همان کاست قابل پخش است.
** ساختمان اصلی دوربین های فیلمبرداری بطورکلی عبارتنداز:یک یا چند عدسی(لنز)- مخزن قراردادن فیلم خام –یک موتوربرای به حرکت در آوردن حلقه ی فیلم دوربین و عبورآن ازمقابل عدسی – سیستم نگاه کردن تصویر(فرانسه:ویزور.... انگلیسی: ویو فایندر: منظره یاب)- دستگاه بازوبسته کردن عدسی – دیافراگم برای کوچک و بزرگ کردن دهانه ی عدسی- دستگاه تغییر سرعت موتوردوربین-بدنه معمولا"فولادی محکم......
*** اما ساختمان اصلی دوربین های تصویربرداری عموما"عبارتنداز:عدسی ( لنز)که معمولا"عدسی تله،زوم است و ازفاصله x فاصله تا y فاصله را تحت پوشش ( شارپ نش sharpness ): وضوح دید تصویر،قرار میدهد-مخزن قراردادن فیلم یا(درست تر)نوارمغناطیسی –ویزور-یک سیستم ویدئوی مستقل که امکان دیدن تصویرهای ضبط شده روی مونیتوردستگاه یابا اتصال کابلی دوربین به tv یا مونیتورجداگانه ای میدهد-سیستم منو( meno )که درمدلهای جدید و پیشرفته ( به خصوص)بسیارمهم و اساسی است و شناسایی کارکرد و ویژگی ها و اثرگذاری اش در نورورنگ و... صددرصد موثراست:
طوریکه بهترین تصویربرداران جهان معتقدند:نوردر دوربین دیجیتال یعنی تسلط بر(meno ) – بدنه-دردوربین های مغناطیسی اساسا"ما،با کلوین نورکمترازآن چه درتاریخ سینما،دوربین های فیلم برداری نیازمند آن هستند،می توانیم کارکنیم.حتی در کارهای آماتورو یا دوربین های آماتورمغناطیسی،با نورعادی هم میتوان کارکرد.اما در دوربین های حرفه ای وجدید مغناطیسی ،علاوه بر این توان ذاتی در دوربین مغناطیسی( که حب رشد تکنولوژی وراحت طلبی انسان ،بوجود آمده است.) امکانات گسترده ای در(meno ) طراحی شده و نصب گردیده که ازنورپردازی طیفی و بکارگیری انواع رنگ ها با در صدهای مختلف نور وایپ ها و تروژکارهای دیگررادربرمی گیرد.لذا ما که قراراست کارحرفه ای و دراماتیک انجام دهیم می بایستی برآن مسلط شویم .که متاسفانه درایران تقریبا"اصلا"متوجه این اصل مهم نبوده،منو را صرفا" درحدیک اسباب بازی می نگرند.درصورتی که اصلی کاربا دوربین های دیجیتال حرفه ای است.
یکی ازبخشهای دوربین لنزاست کهم معمولا" به سه دسته ی تله- نرمال- واید تقسیم می شود. اما چند دهه ای است که لنززوم: که امکان تله ،واید( ازفاصله ی x تا y )ازدوربین را می دهد؛نیز؛کمکی به فیلم سازی نیمه حرفه ای و کم امکانات ،که امکان و زمان بهره گیری ازلنزهای مختلف مورد نیاز را ( بسته به کادرو فاصله ومعناو...)ندارند،داده است.
بدیهی است که وقتی شما انواع لنزهای 3 گانه راداشته باشید،فقط در دامنه ی فاصله ای مشخصی ازدوربین زمین گیر نی شوید،ولنزمورد نظربرای ضبط هرآنچه درذهن به کارمی برید.نیزبسته به معانی مختلفی ( دراماتیک-فنی-زیبا شناسانه)که درذهن دارید و بدین وسیله می خواهید:اثری اثرگذاربسازید ازلنزهای 3 گانه ،می توانید( درصورت تسلط)استفاده ای فوق العاده کنید.
* مثلا" وقتی بسته ای ازیک شخص با لنزنرمال می گیرید،صرفا"شخص را می بینیم ،همانطورکه:
انگاربا چشم مان در برابر یک ورقه ای که به اندازه ی تصویرمان :کادرسوراخ شده جهت دید دارد،می بینیم.و بک (هر آنچه پشت سرشخص است)ما به اندازه ی کادرکوچک شده یا اصلا"دیده نمی شود.
اما اگر،دوربین را دورترببریم و ازهمان سوژه با همان کادر،با لنزتله،تصویربگیریم،فضای پیرامون او را نیزخواهیم داشت:درنتیجه کارگردان با ایجاد بک مناسب:مثل جمعیتی که پشت سریک محکوم دردادگاه و در فاصله پشت سراو حضوردارند.می توانیم تنهایی و تک افتادگی شخص،یا گرفتارآمدن اش در چنبره ی آدم ها رانمایاند.آیا اثرومعنای دراماتیک هردویکی است؟
*** اما:لنزواید(زاویه باز):دارای کم ترین قدرت بزرگ کنندگی –وسیع ترین میدان دید را در اختیارمی گذارند.مثلا"در محله های تنگ و کوچک که نمی شود،دوربین را دوربرد تا میدان وسیع تری را شکارکرد،ازواید بهره می بریم توجه کنند سوژه ی نزدیک به لنز وایداعوجاج در خطوط و شکل میدهد.
لنزنرمال (معمولی):حدوسط لنزواید و تله هستند.فاصله کانونی شان تقریبا"معادل فاصله کانونی چشم است پس همان تصویری را می دهد که چشم می بیند.نه اشیاءرانزدیک و نه دورمی کند.
لنزتله( بافاصله کانونی زیاد): دارای خاصیت بزرگ کنندگی زیاد-شبیه دوربین چشمی صحرایی- اشیاءومناظر دوررا نزدیک آورده ،مثل ذره بین درشت می کند-فشرده سازفضا است :قسمت های عقب منظره را جلو آورده فاصله فضایی عقب و جلوی تصویر کم می شود:مثلا":درجاده ای 2 آدم ( یکی جلو،یکی عقب) درحال حرکت به سمت دوربین هستند:درتله:تقریبا"موازی به نظرمی رسند.درثانی ،سرعت کمترازسرعت واقعی به نظرمی آید.
*** اما اگرقرارشد در فضای بازنورپردازی و ضبظ داشته باشیم ،سه روش عمده در طول تاریخ وجود دارد: 1)باهمان نورعادی محیط کارکنیم،بدون کوچکترین دخل وتصرف (دراین مورد ذکاوت فیلمبرداردر نورسنجی ونورخوانی ساعات مناسب محیطی برای ضبط بسیارمهم است) 2) با همان نورعادی،اما ازامکاناتی چون بازتابنده ها (رفکلتورها) ویا خلاقیت های دستی دیگربهره بریم. 3)علاوه برموارد بالا،ازنورمصنوعی بهره می بریم.درصورت لزوم حتی در بخش های ،نورعادی را کنترل ویا حذف می توان کرد:بانصب بالا پوش های چتر یاچادرمانند برفرازکادرمورد نظرو...
*** اما در ارتباط با نورپردازی در فضای بسته (سقف دار)که نورمحیطی حضورندارند و یا مقداراندکی حضوردارد(بدلیل پنجره ها یا منافذ دیگر:که البته با استفاده ازپارچه سیاه و امثالهم ،درصورت لزوم،قابل کنترل وحذف است.ولذا درروزمی شود سکانس های شب را درروزگرفت؛صرفا"به اصل بسیارمهم نورپردازی طرح مثلث که اساس نورپردازی حرفه ای
ومدرن ،درتاریخ سینما است:می پردازیم:1)قوی ترین منبع ( نوراصلی مان)را :راست یاچپ دوربین+درزاویه ی 45 درجه نسبت به دوربین وسوژه + حتما"بالاترازارتفاع،دوربین+ کمی جلوترازدوربین :قرارمی دهیم.
2) دومین منبع (نورفرعی مان)را:طرف عکس جهتی که نوراصلی را گذاشته می گذاریم +درزاویه 45 درجه نسبت به دوربین و سوژه +پایین تر و یا هم ارتفاع دوربین+دورتر ازدوربین (به سوژه)
3)نورسوم (نورپشت سر):پشت سرسوژه قرارمی گیرد+ارتفاعی بالاترازحتی نوراصلی مان باید داشته باشد+زاویه تقریبا"45 درجه نسبت به سوژه و زمینه ی پشت سر آن+درطرفی که نورفرعی هستند.
*** اما نظری هم به استدیوبیندازیم :دراستدیوهای ایران معمولا"2یا 3 دوربین با تصویربرداران شان با امکان حرکتی که چرخهای پایه ی 3 پایه،که دوربین روی آن سواراست،واهرمی که با آن به راحتی می شود:لول دوربین را بالا و پایین برد،گوش به فرمان کارگردان تلویزیونی هستند که در اتاق فرمان و پای میزاست.معمولا"یک دوربین ثابت هم ،در ارتفاع بالا،درمدل خاصی که برای این کارتعبیه شده است،نصب و جهت عدم تحرک ،بسته می شودکه یک نمای عمومی لانگ می دهد.این دوربین ها تصویرمی گیرند اما ضبط نمی کنند،تصاویربه مرکزی می رسدکه باانتخاب کارگردان تلویزیونی ازهریک ازتصاویر2،3،با 4 گانه،تصویرمنتخب ضبط می شود ودرپخش مستقیم ،روی آنتن می رود.[البته امکانات جدیدترو گسترده ای هم هست که دراین مقال،جای طرح ندارد] لذا،بدلیل حرکت تصویربرداران،نمی توان سه پایه ونوری روی زمین و درمحوطه استودیو گذاشت.درنتیجه بازوهای فراوانی ازسقف آویزان هستند که تغییر ارتفاع ،می توانند بدهند؛پس نورپردازی ماازبالا(فقط:عموما"و
اصولا")صورت می گیرد.معمولا"نورپردازاستودیویک نورعمومی می دهد که فضارا روشن کند.و
سپس با گرفتن (خاموش کردن نورها)آن بصورت لکه ای یا خطی :سوژه ها (اعم ازمجری ،مهمان،....+یابخش مهم دکور+...)رانورمیدهد.
البته این موضوع هم مثل سایرموضوعات ،به اندازه ی یک کتاب تالیف نشده،دارای مفاهیم و مطالب است.به خصوص وقتی به سراغ استودیو ،برای فیلم سازی حرفه ای – یا پیچیده تر- بااستفاده ازکروماکی –پرده ی آبی ویاسبز:بسته به سیستم های مختلف – می رویم.
*** اما نظربه اهمیت و نقش به شدت موثرسینمای اکسپرسیونیست درتاریخ سینما و بزرگان و آثارماندگارشان :بد نیست مولفه ای ازنورپردازی اکسپرسیونیستی راهم ذکرکنیم:خطوط نوک تیز
وشکسته و یا متقاطع و خشن+تمایل به کنتراست شدید سیاه وروشن (به خصوص)+علاقه بسیاربه سایه روشن ،تاریکی ،فضای تیره و تار+ استفاده ازرنگ های تند و عصیانگرومعترض چون رنگ قرمز:
متاثرازنقاشان اکسپرسیونیست:درجنبه های نشانه شناسانه و...+ایجاد سایه های بلند وتیزدر امتداد سوژه ها+.....
*** اما در تاریخ سینما،سینما گرانی که به نوعی می توان آنها را علاقه مند به عدم دخالت دادن روایت و تاویل خویش درواقعیت روزمره ( که البته در آثارشان هوشمندی هایی چون:انتخاب خلاقانه ی سوژه و زاویه ی دید و... راشاهدیم) وعدم دخالت دادن تکنیک و پیچیدگی خاص در جلوه های بصری و نمایشی،دانست:مثل بزرگان جریان نئورئالیسم ایتالیا و بعدها درآثاربزرگانی چون عباس کیارستمی که درجهان او را تداوم دهنده ی سبک ساتیا جیت رای هندی وصاحب سبک می شناسند:مادرنورپردازی نیز--------- نورپردازی که در نوع اول [ از3 دسته نورپردازی درفضاهای باز]ازآن نام برده ،به شرح مختصری دادیم،بهره می برند.یعنی به ندرت ازوسایل بازتابنده و امکانات نورمصنوعی بهره می برند.
یا نوع بهره برداریشان صرفا"درحد دیدن رخداد واقع –بازسازی شده طبق واقعیت اتفاق افتاده یا تلاش دراین جهت یا خلق موقعیت بین اشخاص واقعی که رخدادی واقعی را بوجود می آورند. وکارگردان شکارش کندو...؛است.بدیهی است که این رویکرد در بسیاری ازلحظات آثارشان ،ازدرسایه (تاریکی)
فرورفتن طبیعی بسیاری ازعناصر صحنه :ازبازیگرگرفته تا لوکیشن و... تاعدم جلوه گری های آنچنانی دراماتیک راکه ما با تکنیکهای نورپردازی ،اضافه کردن تونالیته های رنگی و... می توانیم بدست آوریم،مشکلات فنی چون قرارگیری غلط بازیگرمعمولا"غیر حرفه ای (که استفاده می شود) در کادرتصحیح های مکرر احتمالی کادرتوسط فیلمبردارودر نتیجه ایجاد ریپ های تصویری یا برهم خوردن کادربندی و.... را می توان موجب گردد.اما چون تم اصلی ،دغدغه وروشی که کارگردان برگزیده است ،نیزدغدغه ای که جهت طرح مضامین اش ودلایلی که برای انتخاب این روش دارد( ازجمله مهمترین دلیل درتاریخ سینما :که به تماشاگراعلام کند.با قصه و خیالپردازی مواجه نیستید و آن چه می بینید ،بخشی ازواقعیت ورخدادهای هستی شناسانه ی زندگی است که درآن بسرمی بریم)مهمترازاین نکات اشاره شده است،مولف این آثار،ازوجود چنین نقایصی ،ابایی ندارند.
* اگرنظام ارزش گذاری وچینشی عناصر ومفاهیم مان را در نوع میزانسن مان (که می تواند شامل هرآنچه که می توانیم استفاده کنیم که یا معنا سازاست ویا اثر گذار:روی حوزه ی حسی یا احساسات باعقل یا... تماشاگر)به 3 دسته ی عمده ی دراماتیک –فنی –زیبایی شناسانه(تزئینی-چشم سوار)تقسیم کنیم .این 3 به ترتیب اهمیت ذکرشده و درانتخاب آیتم ها یمان ازمیان N آیتم دردسترس،به ترتیب باید طبق این روند،انتخاب راانجام رسانیم یا درمورد ارزشهای اثر،بررسی انجام دهیم.
بدیهی است که این سه بخش درسطوح مختلف قابل طرح وبررسی اند.ولذا وقتی به لحاظ دراماتیک ،معنا و مفهوم ،وبسترروایی اثررا،فی الذاته:درعمق و منشاءوجودی)کارگردانانی ازآن دست که ذکرش رفت،درچنان شیوه هایی جستجو می کنند،لذا نقایص فنی که دردرجه اهمیت کمتری نسبت به آن قراردارند،قابل اغماض(گذشت )هستند،هرچنددرتاریخ سینما تلاش دررفع این نواقص هم شده است.ازجمله لارس فون تریه فیلمسازبرنده ی نخل طلایی کن،درفیلم رقصنده در تاریکی با بکارگیری چیزی حول وحوش200 دوربین دیجیتال به دقت چیده شده ،توانسته پلانهایی را در نورطبیعی بدست آورده و دراختیارمونتورش ( تدوینگرش)قراردهدکه در آنها،راکورد نوری حفظ شده است و.... که تلاش در خورتوجهی در سیرتکامل تاریخ سینماست که به رفع بخشی ازنواقص فنی این موج ازمولفان ،درعصر دیجیتال یاری بسیاررسانده است.
* اما بدنیست اشاره ای نیزبه فیلتر کینم که اهمیتی کلیدی درنورپردازی دارد.فیلترها انواع مختلفی دارند که بسته به نقش شان به دسته هایی چون پخش کننده های طیف نور،کاهنده های شدت نور،آنالیز کردن طیف نورو باصطلاح فیلترهای رنگی و قابل تقسیم اند.ومعمولا"پشت لنز(پس ازبازکردن لنز)بسته می شوند و یا روی پروژکتورهای نورمصنوعی (دسته ی دیگری ازفیلترها)ودر مقابل نورمصنوعی نصب می گردند.گاها"نمونه هایی از استفاده ی فیلتردرمقابل لنزرانیز شاهدیم که متاخراست فیلتراساسا"قطعه یی شیشه ای ،رنگ شده یا نشده ،یا ژلاتینی رنگی ،یا.... است که بین 2 قطعه شیشه شفاف معمولی سوارمی شود.نوع ورقه های رنگی که مقابل نورمصنوعی پروژکتورها قرارمی گیرد نیزنوع ساده تری ازفیلتراست.
فیلترهای ساده معمولی درایران را بخصوص دررنگهای زرد-نارنجی-قرمزو.... مقابل نورپروژکتورها دیده اید.
اما فیلترهای اصلی که پیچیده ترو بسیار کاراتر در بافت کلی کیفی اثرهستند در ایران محدودندوبیشتراز
5 یا 6 نوع اش استفاده نمی شود: مثل فیلترضبط در فضای بارانی – مه آلود-موازنه ی نور-موازنه ی رنگ-.....
فیلترهایی چون فیلتر خنثی که صرفا"شدت نوررا وقتی خیلی زیاد است کم کرده وبه صحنه حالت طبیعی می دهد و فیلترپلاریزه که مخصوص ازبین بردن انعکاس و برق زدن است چه روی صورت و هنرپیشه چه درارتباط با اشیاءبراق و .... هم وجود دارند.دراین مقابل هم بسیارمی توان گفت .اما فعلا"به این بسنده می کنیم که درجهان چیزی حول وحوش 40 – 50 فیلتر وجوددارد.بعضا"تقسیم بندی درحد فیلتربرای ساعت 4 بعدازظهر-فیلتربرای 6 بعدازظهر- وامثالهم را شامل است.
* سرآخراین که به دوستان عکاس و چند کلید واژه را که درفیلمبرداری/ تصویربرداری و عکاسی مشترکا"طرح و اهمیت کلیدی دارند ارائه می نمایم.
بک back :هرآنچه پشت سوژه ی اصلی مان در کادرمورد نظر به چشم می آید.
Back ground :هرآنچه پشت سوژه ی اصلی نه در کادر ما ،بلکه در دید ما ،وجود دارد،و می تواند درست به کارگرفته شودیا نه.ولذا اگرقرارشد مثلا"ازکسی در فضای طبیعی عکس یا فیلم بگیریم ،بهترین روش اینست که کادرمان را با توجه به این عنصر مسلط،تنظیم کنیم، نه اینکه صرفا"شخصیت مدنظررا خوب در کادرقراردهیم.آنچه که پیرامون اوست ،با متغیری تحت عنوان چرخش سوژه که می توانیم او را با توجه به فضای پیرامونی اش او رابچینیم ؛نیز حرکت عکاس به عقب و جلو و اطراف ویافتن کادرمناسبی که سوژه اصلی ،بخشی از آنست و امکانات فنی چون انواع لنزو... می توان،عکس را ازحالت عکس یادگاری به عکسی حرفه ای بدل کرد.
Surface :1- سطح قرارگیری سوژه که می تواند بسیاردر لول گیری یا لول یابی کادرو ... موثرباشد.
2- سطح مخاطب یا رسانه یا.... که اثرشما به جهت آن خلق می گردد.آیا یک عکس جشنواره ای با عکسی خبری ازیک ساختارتهیه می شود.؟البته مطلقا" نه
Ground:یازمینه –زیرفتن سوژه است که مارا در انتخاب عناصری که در کادرمان باید بگنجانیم ،یاری بسیارمی کند.مثلا"تصورکنید ازشخصیتی می خواهید عکاسی کنید.با داشتن زمینه ی کاری و تخصصی او فقط (سایر زمینه ها بماند):مثلا"عکسی از باستانی باریزی( امتداد تاریخ معاصر):با خواهش ازاو که طوری ژست بگیرد که ساعت قدیمی ومندرس او به چشم آید،نیزنورپردازی که چین و چروک های پیشانی و چهمره دوستان او را برجسته ترکند و ....ببینید که چه عکس قدرتمندتری می توانید بگیرد.البته مواظب باشید تا درشت نمایی ،عنصری جیغ نزده و آزاردهنده نشود.

گردآورنده: آرش دیانی